سخنی صمیمانه با سردار سازندگی سلامی پر از نور وتابندگی/
برآن یاروسردار سازندگی برآن کس که ازاول انقلاب/کنار امام وولایت مآ ب
برآن کس که پیشینه اش شد جهاد/ کلامش پر از دانش واجتهاد
بر آن کس که در مجلس خبرگان /پس از رحلت پیرصاحبدلان
دفاعی نمودید از رهبری /شدید حامی راه سید علی
شما یادتان هست آن سالها /از آن دوستیها واقبالها
سخن دارم این بنده کمترین/ اگر چه زبان شعر ولحنم حزین
چه شد اینکه از سال هشتاد وچار/به تدریج کمرنگ شد آن بهار
چه شد که اگر یک رقیب جدید / به پیروزی و جای بهتر رسید
سخنهایتان رنگ دیگر گرفت /از آن روز این حرفها در گرفت
که آن مالک اشتر وقافله /چرا از علی دارد او فاصله
چه شد خطبه ها ی نماز قدیم /که دشمن ازاین خطبه ها داشت بیم
رسیدید تاسال هشتادوهشت /که یک دوره از عمر دولت بگشت
در آن انتخابات پر شور وحال / که گویی ملایک گشودند بال
همه باحضوری پر ازاتحاد / که نیرنگ دشمن بدادند به باد
به ناگاه هنگامه ی امتحان / شد ویک گروهی زبیگانگان
چنان آتش فتنه افروختند / دل ملتی را بدان سوختند
ولی لطف حق باز هم یار شد/ندای حسینی مددکار شد
وامروز هم امتحانی دگر/رسیده که هستید از آن باخبر
که سالیست با تغمه ی همدلی/همه همصداییم با رهبری
نباید که با حرف پر حاشیه/ ببازیم هم نظم وهم قافیه
شمایید سردار سازندگی/ازاین پس بسازید پایندگی
فرهنگی بسیجی عبدالحمید روحانی